امد روز های سرد زمستونی .روزهای سرد ولی گرم
روزهایی که کوچه خیابون پر از برف میشد
روزهایی که عشق دوستی توی کوچه ها فریاد میزد
روزهای خوب زمستونی .....سلاااااام
وای چه روزای قشنگی به شرطی که دنیا به اسم تو باشه
دنیا برای تو باشه .....دنیا به کام تو باشه ........
نه این امکان نداره
دنیا برای همه است از جمله تو
تو فقط نقش کوچکی در این کره ای خاکی را داری
دنیای زیبای من بچرخ ......برای من بچرخ ..........به امید روزهای سرد بچرخ
گویی در دنیا زیبایی موج میزد
قطرات یخ مانند اشک های زلال الود بود
عجب صحنه ی زیبایی
برفها از میان برفهای دیگر سبقت میگرفتند تا خود رابه زمین برسانند
گویی فکر میکردند زمین پر از عشق شور مستی است
خبری نبود
کدام عشق ......کدام زندگی
انسان ها به اسم گرگ روی گرگ را سیاه کردند
من چیستم ....من چه هستم در میان گرگ صفتان در لباس انسان
فقط کینه ...حرص ....طمع
خدایا مرا به اسمان بازگردان
نمیخاهم به زمین بیایم
من زمین را نمیخواهم
.............
|